قرار نبود اسفندها بیاید و برود و اسفندی پیش پایت دود نکنیم
قرار نبود زمستان برود و بهار بیاید و تو نیایی
قرار نبود این همه طول بکشد
دوری را می گویم
سالهاست که بهار منتظرت هستیم
هر سال می گویند: امسال هفت سینمان با سلام تو تکمیل می شود
اما هفت سینمان را که می چینیم همان هفت تای همیشگی است، سیب و سرکه و سمنو و ...
سال تحویل می شود مثل، همیشه
عیدی می گیریم عیدی می دهیم
سیزده روز می گذرد
و باز هم ،روز از نو، روزی از نو
و باز هم فراموش می کنیم ربیع الانام را
بهار و تابستان و پاییز و زمستان هم می آیند و می روند
اما آرام و قرار دل ما کی می آید؟
|